پنجشنبه، آبان ۰۶، ۱۴۰۰

 خالی می شوی . هیچ صدایی نیست جز غروب و گنجشکها . دلت می گیرد . صدایی تو را گرم می کند به زندگی مثل سیب سرخ سهراب . کاش می شد ستاره ای چید . و کتابی پیدا کرد که هیچ وقت تموم نمی شد . و دوباره باد . و از باران خبری نیست . کاش غروب این همه دلگیر نبود .

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی